یک روز بعد از او...

رفتی و ندیدی که بعد از رفتنت چه شاعرانه عاشق شدم...

یک روز بعد از او...

رفتی و ندیدی که بعد از رفتنت چه شاعرانه عاشق شدم...

سال نو مبارک

عزیز دلم...


زمستان که بود,


خیلی سرد بودی...


راحت بگویم؟؟؟


یخ کرده بودی.


اما میدانم بهار که بیاید یخ های دلت آب میشوند...


دوباره عاشقم میشوی...



سال نو مبارک...

قصه یا...غصه؟؟؟

یادمه اول قصه پشت یک نیمکت شروع شد


دست سردم توی دستش با به (ها) کردن شروع شد


اون میگفت که دیدن من یه خوشی یه رنگ تازه س


که همه خوبی دنیا توی چشم من خلاصه س 


وقت دیدنش خدایا هم دل,هم صدام میلرزید


به دور از چشم سیاهش چشام از دوریش میترسید


وقتی که نگاش میکردم شادی تو رگام می جوشید


تپشای تند قلبم توی سینم می خروشید


ای خدا صدای گرمش بهم آرامش میبخشید


بودنش حتی یه لحظه بهم آسایش میبخشید


صدای اونو شنیدن کار هر شبهای من بود


به امید اون نشستن واسه من مثل نفس بود


اون میگفت که خنده ی من مثه نور مثه بهشته


ما دو تا مال همیمو خدا جون اینو نوشته


دو,سه ماه بعد و توی یک روز برفی


اونو دیدم با غریبه بدون هیچگونه ترسی


دست اون بود توی دستش و به من یه نیم نگاه کرد


بهت من رو دید و من هم دیدمش از من فرار کرد


شب با یه تنهایی محض تو اتاق خالی و سرد


صدای زنگ تلفن یکهو پیچید مثه یک درد


خدا اون بود اونور خط انگاری کاری باهام داشت


دست سردم با غریبی لرزیدو تلفن و برداشت


داشت میگفت دیگه نمیخواد که چشاش منو ببینه


دل سنگ و پر سربش آخ میخواست دلم بمیره


گفتم ای عشق همیشه هرجا هستی خوب و خوش باش


باشه من میرم از این جا ولی تو خنده به لب باش


اما یادت باشه ای مرد که من عاشق تو بودم 


همه لحظه هام تو بودی من کی فارغ از تو بودم؟


کاش میگفتی به چه جرمی منو روندی از تو دنیات


با نبود من بدون که کابوس تموم رویات...

تولد

تولدت مبارک عزیز دل خسته


با بودنت جای غم شادی به دل نشسته


تولدت مبارک عشق همیشه ی من


الهی باشه سایه ات همیشه رو سر من


امشب یه آرزو کن برای این عشق پاک


که این احساس زیبا هرگز نره زیر خاک


خودم برای امشب شمع تولد میشم


برای شادی تو تا خود صبح آب میشم...



عزیز دلم,کاش میتونستم تمام دنیا رو  به 


پات بریزم,اما مهربونم به دنیای کوچیکم 


اکتفا کن,دنیای من احساسمه,تموم احساسم


تقدیم به وجود نازنینت,تولدت مبارک...

این جا...

این جا بدون من عجیب دیدنی ست


این جا بدون من پر از شنیدنی ست


این جا برای من هیچ چیز تازه نیست


حرف دلم دگر به جز گلایه نیست


این جا بدون تو هوا پر از مه است


همه ترانه ها به شکل مرثیه ست


این جا تمام من مملو ز تو شده ست


حتی نگاه من انگار تو شده ست


این جا بهار من بی تو خزان شده ست


تمام رنگها ببین!دیگر تمام شده ست


این جا بدون تو,ای وای قلبم نیست


دیگر بدون تو جای من این جا نیست


این جا!!خداحافظ,این (من)رفتنی ست


این جا بدون من عجیب خواندنی ست!!!